بهداری رزمی جنگ از دیدگاه حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
زندگینامه جانباز علی اصغر محمد علی پور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
یادی از عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در فتح المبین رمز یا زهرا بود سنگرنشینان خدا ازجان گذشتند بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه رزمندگان را یاوری کن بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه از دست دژخیمان فرات آزاد گشته یارب عنایت کن به ما فتح نهایی یارب به ما از لطف پیروزی عطا کن سنگر نشینان خدا از جان گذشتند از جان و دل ما عاشق وصل حسینیم ما از ره کرب وبلاتا قدس یکسر رزم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در فتح المبین رمز یا زهرا بود سنگرنشینان خدا ازجان گذشتند بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه رزمندگان را یاوری کن بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه از دست دژخیمان فرات آزاد گشته یارب عنایت کن به ما فتح نهایی یارب به ما از لطف پیروزی عطا کن سنگر نشینان خدا از جان گذشتند از جان و دل ما عاشق وصل حسینیم ما از ره کرب وبلاتا قدس یکسر رزم...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به اینچنین پدر و مادری که اینچنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را بهپای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به اینچنین پدر و مادری که اینچنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را بهپای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
خط پدافندی هور الهویزه (طبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
هور منطقهای است هم سطح دریا که در بعضی جاها سطح آب آن دو تا سه متر بالاتر از آب دریا است ولی نسبت به مناطق همجوار گودتر می باشد و در مسیر رودخانه قدیمی و دائمی به وجود می آید. روئیدنیهایی که هور را زیر پوشش خود گرفته اند عبارتند از: 1- "نی" ارتفاع آن از2متر تا 7 متر است و عمدتا" در جاهای عمیق میروید. 2- "بردی" ارتفاع آن بین 1تا 2 متر است . 3-"چولان" ...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
هور منطقهای است هم سطح دریا که در بعضی جاها سطح آب آن دو تا سه متر بالاتر از آب دریا است ولی نسبت به مناطق همجوار گودتر می باشد و در مسیر رودخانه قدیمی و دائمی به وجود می آید. روئیدنیهایی که هور را زیر پوشش خود گرفته اند عبارتند از: 1- "نی" ارتفاع آن از2متر تا 7 متر است و عمدتا" در جاهای عمیق میروید. 2- "بردی" ارتفاع آن بین 1تا 2 متر است . 3-"چولان" ...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
بسم رب الشهدا و الصدیقین خدایا تو میدانی که تنها بخاطر رضای تو و دفاع از دین تو، در این راه قدم نهادهام. با اتکای به تو و چشم امید به یاری تو از هیچ کوششی در راه پیشبرد اهداف و آرمانهای مکتبمان دریغ نمیکنم. خدایا به مادرانمان صبر عنایت فرما که بتوانند داغ عزیزانشان را تحمل کنند. ولی از این آگاهی که در دل این شیرزنان زینب گونه پیدا شده، مطمئن هستیم که هرگاه بیاد فرزند شهید یا مفقودشان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
بسم رب الشهدا و الصدیقین خدایا تو میدانی که تنها بخاطر رضای تو و دفاع از دین تو، در این راه قدم نهادهام. با اتکای به تو و چشم امید به یاری تو از هیچ کوششی در راه پیشبرد اهداف و آرمانهای مکتبمان دریغ نمیکنم. خدایا به مادرانمان صبر عنایت فرما که بتوانند داغ عزیزانشان را تحمل کنند. ولی از این آگاهی که در دل این شیرزنان زینب گونه پیدا شده، مطمئن هستیم که هرگاه بیاد فرزند شهید یا مفقودشان...